-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)
-آخرين مراسم عبادي حج پيامبر اسلام را به طور مشروح بيان كنيد؟(0)
-آيا آدم ( ع ) و حوا را خداوند باهم آفريد ازدواج آنها چگونه بود؟(0)
-دين حضرت آدم ( ع ) و حوا ( ع ) چه بود؟(0)
-اينكه گفته مي شود ايمه قبل از حضرت آدم خلق شده اند درست است ؟(0)
-چرا از فرزندان حضرت آدم ( ع ) تنها از هابيل و قابيل در قرآن كريم نام برده شده است ؟(0)
-آيا اگر آدم و حوا از آن شجره ممنوعه نمي خوردند، همواره در بهشت مي ماندند؟
(0)
-چرا در قرآن كريم، خداوند به حضرت آدم و حوا مي گويد به درخت ممنوعه نزديك نشوند؟ آيا تعبير نزديك نشدن حكمتي دارد؟
(0)
-در برخي از احاديث آمده است كه حوا، حضرت آدم((عليه السلام)) را وسوسه كرد تا آدم و حوا به درخت ممنوعه نزديك شدند; در حالي كه در آيات قران آمده كه شيطان آن دو را وسوسه كرد; آيا اين دو مطلب با يكديگر منافات دارد؟
(0)
-درختي كه شيطان آدم را به خوردن آن واداشت، چه درختي بود؟
(0)
-چرا آدم و حوا از خوردن ميوه درخت مخصوص نهي شدند به عبارت ديگر علّت ممانعت چه بود؟
(0)

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:41658 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:23

زمينه ها و عوامل جنگ موته چه بود؟ سر انجام آن چه شد؟
((شرحيبل)) فرماندار دست نشانده قيصر روم, ((حارث بن عميرازدي)) فرستاده رسول خدا را (ص) در دهكده((موته)) به قتل رساند.سپس فاجعه ديگري رخ داد وآن اينكه:
در ماه ربيع سال هشتم, ((كعب بن عمير غفاري)) از طرف پيامبر مأموريت يافت كه با 15 نفر كه همگي به سلاح تبليغ مجهز بودند؛ به سرزمين ((ذات اطلاح)) كه درپشت ((وادي القري)) قرار دارد, روانه شوند, و اهالي آنجا را به آئين يكتاپرستي و رسالت دعوت نمايند. ناگهان همگي مورد حمله قرارگرفتند. و شهادت را بر ذلت و خواري ترجيح دادند. در ماه جمادي فرمان جهاد صادر گرديد. و سپاهي مركب از سه هزار نفر براي سركوبي ياغيان و مزاحمان تبليغ اسلام اعزام شدند.
فرمان جهاد صادر گرديد. در لشكر گاه مدينه ((جرف)), سه هزار رزمنده دلاور دورهم گرد آمدند. پيامبر گرامي, شخصاً به لشكرگاه آمد و بياناتي ايراد نمود و چنين فرمود: ((... هان!اي مجاهدان! فرمانده سپاه, پسرعم من جعفربنابيطالب است. اگر او آسيب ديد, پرچم را ((زيدحارثه)) بردارد و لشكر را هدايت كند. و اگر او كشته شد, فرمانده سپاه ((عبدالله رواحه)) است. واگر او نيز آسيب ديد, خود شما شخصي را به عنوان فرمانده كل برگزينيد.))
هر دو سپاه در نقطهاي به نام ((شارف)) با هم رو برو شدند, ولي روي مصالح نظاميسپاه اسلام مقداري عقب نشيني كرد و در سرزمين ((موته)) فرود آمد. جعفر بن ابيطالب كه فرمانده لشكر بود, سربازان را به قسمتهاي مختلفي تقسيم نمود, و براي هر كدام فرماندهي مشخص كرد. حملات و جنگهاي تن به تن آغاز گرديد. او بايد پرچم را به دست بگيرد و حملات سربازان خود را هدايتكند, و در عين حال, به جنگ و دفاع نيز بپردازد.
فرمانده يكم اسلام, در حملات جانانه خود نبرد شديدي نمود. هنگاميكه خود را درحلقه محاصره دشمن ديد, و شهادت خود را قطعي دانست, براي اينكه دشمن از اسب وي استفاده نكند, و نيز به دشمن بفهماند كه آخرين پيوند خود را با جهان مادي قطع نموده است؛ از اسب فرودآمد, و ضربتي بر او وارد ساخت و او را ازحركت باز داشت و به دفاع و حمله خود ادامه داد. در اين اثناء دست راست او قطع گرديد. او براي اينكه پرچم پيامبر به زمين نيفتد؛ پرچم را به دست چپ گرفت. وقتي دست چپ او را نيز قطع كردند, با بازوان خود پرچم را نگاه داشت, و سر انجام با بيش از هشتاد زخم روي خاكها افتاد و جان سپرد.
آنگاه نوبت معاون يكم ((زيد حارثه)) فرا رسيد. او پرچم را به دوش گرفت, و باشهامت كم نظيري انجام وظيفه كرد, و بر اثر ضربات نيزه ها جان سپرد. معاون دوم ((عبدالله رواحه)), پرچم را به دست گرفت, خود را به دشمن نزديك ساخت و جنگ كرد تا كشته شد.
مسلمانان, ((خالدبنوليد)) را كه تازه اسلام آورده و در ميان سپاه اسلام بود, به فرماندهي انتخاب كردند.
گروهي ازمسلمانان نيمه شب به نقطه دور دست حركت كرده و در طليعه صبح با دادن شعار ((لا اله الا الله)) به مسلمان پيوستند. تمام اين نقشهها براي اين بود كه سپاه روم تصور كنند كه نيروهاي امدادي براي مسلمانان رسيده است. روميان روز بعد, از حمله به مسلمانان خود داري نمودند, وباخود گفتند كه اين جمعيت بدون نيروي امدادي, با شهامت زائد الوصفي ميجنگيدند؛ اكنون كه به تعداد آنان افزوده شده است, بايد صلابت و استقامت و دليري آنان چند برابر گردد. در اين جنگ, فرمانده روميان به دست يكي از سربازان اسلام كشته شد.
سكوت و آرامش ارتش روم فرصتي بود كه مسلمانان از راهي كه آمده بودند بازگردند, بزرگترين پيروزي كه مسلمانان به دست آورند, اين بود كه يك جمعيت كم در برابر ارتش منظم و نيرومند يك روز و يا سه روز مقاومت نمودند و سرانجام جان به سلامت بردند. تدبير نظامي فرمانده جديد, تدبير خردمندانهاي بود, كه مسلمانان را از مرگ نجات داد و آنان را سالم به مدينه باز گردانيد.
169----------------------------------------------------

فروغ ابديت- ج2
آيت الله جعفر سبحاني

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.